لغو حکم اعدام پنج متهم پرونده مهسا امینی؛ گامی دیرهنگام اما حیاتی در مسیر عدالت
در روزهای اخیر، خبر نقض حکم اعدام پنج نفر از متهمان پرونده اعتراضات مرتبط با جنبش «زن، زندگی، آزادی» موجی از واکنشها در میان افکار عمومی و فعالان حقوق بشر ایجاد کرده است. دیوان عالی کشور پس از بررسی دوباره پروندههای رزگار بیگزاده بابامیری، پژمان سلطانی، علی قاسمی، کاوه صالحی و نیفور سلیمی بابامیری، حکم یازدهباره اعدام این افراد را لغو و برای رسیدگی مجدد به دادگاه انقلاب مهاباد ارجاع داده است.
این پنج شهروند اهل بوکان، که در اسفند ۱۴۰۱ بازداشت شده بودند، به اتهاماتی چون «محاربه»، «افساد فیالارض» و «تشکیل گروه مجرمانه باغی» محاکمه و محکوم به اعدام شده بودند. بر اساس گزارش نهادهای حقوق بشری، روند بازداشت و دادرسی این افراد با ایرادات جدی مواجه بوده و وکلای آنان از «نبود شرایط عادلانه» و «فشارهای سنگین در دوران بازجویی» خبر دادهاند.
وکیل یکی از متهمان، عثمان مزین، اعلام کرده است که موکلانش در دوران بازداشت «در شرایط بسیار ناگوار و غیرانسانی» قرار داشتهاند و دفاع مؤثر از آنان ممکن نبوده است.
■ عدالت زیر سایه ترس
پرونده این پنج نفر تنها یکی از دهها پروندهای است که پس از خیزش مردمی سال ۱۴۰۱ در ایران به احکام سنگین منتهی شد. در حالی که جامعه جهانی بارها از حکومت ایران خواسته است تا اجرای اعدامها را متوقف کند، تداوم صدور این احکام، چهرهای نگرانکننده از وضعیت حقوق بشر در کشور ترسیم کرده است.
نقض حکم اعدام این پنج نفر، هرچند امیدی کوتاهمدت در دل خانوادهها و مردم ایجاد کرده، اما واقعیت تلخ این است که آنان ماهها در شرایطی سخت و ناعادلانه زندگی کردهاند. هنوز هیچ تضمینی وجود ندارد که در رسیدگی مجدد، دادگاهها از همان مسیر تکراری و امنیتی پیروی نکنند.
■ گامی کوچک در مسیر عدالت
لغو حکم اعدام، اگرچه نمیتواند رنج بازداشت و شکنجه را جبران کند، اما میتواند نشانهای باشد از افزایش فشار افکار عمومی و نقش مهم نهادهای مدنی و رسانههای مستقل در پیگیری حقوق بازداشتشدگان. هر تصمیمی که جان انسانها را از مرگ نجات دهد، باید به عنوان پیروزی کوچک در مسیر عدالت انسانی دیده شود.
این رخداد یادآور یک حقیقت بنیادین است:
تا زمانی که دادگاهها مستقل نباشند و اعترافات اجباری و دادرسیهای غیرعلنی پایان نیابند، هیچ حکمی—even لغو اعدام—نمیتواند نشانه واقعی عدالت باشد.
لغو حکم اعدام این پنج متهم، فرصتی است برای بازنگری در سیستم قضایی و امنیتی کشور. جامعه ایران در مسیر دردناک اما اجتنابناپذیرِ مطالبه عدالت قرار گرفته است. هر گامی که جان انسانی را حفظ کند، باید با جدیت و آگاهی دنبال شود.
عدالت، اگرچه دیر برسد، باز هم آخرین امید انسانها برای زندگی در جهانی عاری از ترس و خشونت است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر