۱۴۰۴ آبان ۲۱, چهارشنبه

فرزندآوری به‌جای عدالت: وقتی سیاستمداران به‌جای نان، نوزاد می‌خواهند

 





فرزندآوری به‌جای عدالت: وقتی سیاستمداران به‌جای نان، نوزاد می‌خواهند


در کشوری که میلیون‌ها جوان دهه‌هشتادی درگیر بیکاری، ناامیدی، گرانی، و بحران روانی‌اند، معاون امور زنان دولت مسعود پزشکیان، «فرزندآوری» را نه به‌عنوان یک انتخاب شخصی، بلکه به‌عنوان «وظیفه ملی» و محور سیاست‌گذاری خود مطرح می‌کند.

زهرا بهروزآذر، در تازه‌ترین اظهارنظرش، با افتخار از کاهش نرخ ازدواج و نگرانی از پایین‌آمدن نرخ فرزندآوری سخن گفته و از «امید به ازدواج دهه‌هشتادی‌ها» برای نجات جمعیت کشور حرف زده است.

اما پرسش اصلی اینجاست: کدام امید؟ در کدام زندگی؟ در کدام اقتصاد؟


 فرزندآوری در کشوری که توان تأمین زندگی ندارد


وقتی تورم سر به فلک کشیده، اجاره‌خانه از درآمد ماهانه پیشی گرفته، جوانِ تحصیل‌کرده ناچار است در تاکسی‌های اینترنتی کار کند، و نان خانواده‌ها با استرس و فشار تأمین می‌شود، سخن گفتن از «افزایش زادوولد» چیزی جز تحقیر نسل جوان نیست.

این سیاست، بار دیگر نشان می‌دهد که دولت‌ها به‌جای اصلاح ساختار اقتصادی و رفع تبعیض، بدن زنان را میدان سیاست جمعیتی خود کرده‌اند.


 فرزندآوری اجباری، در تضاد کامل با حقوق بشر


در دنیایی که حق انتخابِ بدن، ازدواج و مادری از حقوق پایه زنان محسوب می‌شود، چنین سخنانی بازگشت به همان ذهنیت پوسیده‌ای است که زن را فقط ابزار تولید مثل می‌بیند.

وقتی یک مقام رسمی از «ضرورت فرزندآوری» سخن می‌گوید، عملاً اختیار زن را نادیده می‌گیرد و آزادی‌های بنیادین انسانی را زیر سایه «مصلحت نظام» دفن می‌کند.

بهروزآذر به جای دفاع از حق کار، آزادی، امنیت، و کرامت زنان، از آنان می‌خواهد بار جمعیتی نظام را به دوش بکشند.


 سیاست جمعیتی به‌جای عدالت اجتماعی


به‌جای آنکه دولت فکری برای گرانی، فقر، آلودگی هوا، فرسایش روانی و مهاجرت جوانان کند، تمام توان خود را بر تشویق «ازدواج و فرزندآوری» گذاشته است.

درحالی‌که بخش بزرگی از دهه‌هشتادی‌ها نه درآمد پایدار دارند، نه امنیت شغلی، نه امید به آینده.

اما مسئولان همچنان گمان می‌کنند اگر مردم بیشتر بچه بیاورند، مشکلات حل می‌شود — غافل از آنکه کودکان در این کشور با ناامیدی، تبعیض و بی‌عدالتی به دنیا می‌آیند، نه با آینده‌ای روشن.


 نتیجه: فرزندآوری بدون آزادی، تولید درد است نه جمعیت


سخنان اخیر معاون زنان دولت پزشکیان نه دغدغه «زندگی»، که نشانه‌ی ترس از مرگِ سیاسیِ نظامی است که سال‌ها با بحران اعتماد، مشروعیت و عدالت روبه‌روست.

فرزندآوری در کشوری که زنانش امنیت شغلی، حقوق برابر و آزادی اجتماعی ندارند، چیزی جز تداوم چرخه‌ی فقر و تبعیض نیست.

دهه‌هشتادی‌ها نسلی نیستند که با شعارهای پوسیده فریب بخورند. آن‌ها بیش از آنکه به ازدواج و فرزندآوری فکر کنند، به نجات خود از سیستمی می‌اندیشند که حتی حق انتخاب را از آنان گرفته است.


نکته پایانی


فرزندآوری نه وظیفه است، نه نسخه نجات کشور.

اگر سیاستمداران واقعاً نگران آینده ایران‌اند، بهتر است به‌جای دستور دادن برای زادوولد، شرایطی بسازند که زندگی ارزشِ زیستن داشته باشد.

تا وقتی جوانان شغل، آزادی، امنیت و امید ندارند، هیچ تولدی معنای زندگی نخواهد داشت — حتی اگر هزار بار از تریبون دولت به آن فرمان داده شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

گزارشی از مطالبات بیمه‌ای و اخراج کارگران در ۲ واحد مختلف

  گزارشی از مطالبات بیمه‌ای و اخراج کارگران در ۲ واحد مختلف خبرگزاری هرانا – شماری از کارگران شرکتی شاغل در ابنیه فنی راه‌آهن زاهدان از تاخی...