۱۴۰۴ آبان ۷, چهارشنبه

میراثی درخشان

 



 میراثی درخشان


در روزی چون امروز، سالروز تولد کوروش کبیر – بنیان‌گذار امپراتوری هخامنشی و فرمانروایی که نامش با «داد»، «عدالت» و «گستره‌ انسان‌دوستی» گره خورده است – فرصتی است تا به یاد آوریم که ایرانیان از دیرباز در سرزمین خود حامل مفاهیمی چون حقوق انسان، ‌آزادی و احترام به تنوع فرهنگی و دینی بوده‌اند (یا حداقل این آیینه را به جهانیان هدیه داده‌اند).

اساس این ادعا بر کتیبه‌ای است به نام لوح کوروش یا «سیلندر کوروش» که پس از فتح بابل توسط کوروش، در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، صادر شد و به عنوان یکی از نخستین اسناد شناخته شده در زمینه حقِ انتخاب دین، بازگشت آوارگان و تحمل عقاید مختلف یاد می‌شود. 

به نوشتهٔ یکی از منابع:

> «او بردگان بابل را آزاد کرد، اعلام کرد که همهٔ مردم حق دارند دین خود را انتخاب کنند، و برابری نژادی برقرار نمود». 

در نتیجه، این میراث تاریخی غالباً به عنوان «اولین منشور حقوق بشر جهان» یاد شده است. 

اما در پس این افتخار بزرگ، دو سطح تحلیل لازم به نظر می‌رسد: یکی بررسی دقیق میراث حقیقی و معنای آن در آن زمان، و دومی فاصلهٔ عمیق میان این میراث و وضعیت امروزین در ایران، جایی که بسیاری بر این باورند «برای داشتن حقوق بشر، خون باید داد».


میراث کوروش: واقعیت یا افسانه؟


آنچه لوح نشان می‌دهد


لوح کوروش، که در موزهٔ موزهٔ بریتانیا نگهداری می‌شود، متن آشوری–اکّدی دارد که در آن آمده است: او بابل را بدون جنگ بزرگ فتح کرده، بت‌های شهر را بازگردانده، معابد را تعمیر کرده، و جوامع اسیر را آزاد نموده است.  همچنین، بنا به برخی ترجمه‌ها، به آزادی دین و ترک تحمیل عقیده اشاره دارد. 

برای مثال، یکی از بخش‌های ترجمهٔ فارسی می‌گوید:

> «امروز آزادی دین اعلام می­‌شود. همه آزادند هر دینی اختیار کنند، در هر منطقه زندگی کنند و شغلی بگیرند …» 


امروز ایران: تناقض‌ها و پرسش‌ها


اگر امروز با افتخار به میراث کوروش نگاه می‌کنیم و بر این باوریم که ایرانیان «از دیرباز» دارای فرهنگ حقوق بشر بوده‌اند، باید به پرسش‌های سخت نیز پاسخ دهیم:

آیا امروز در ایران، هر فرد صرفاً به‌خاطر انسان بودن، از حقوق بنیادین برخوردار است؟

آیا آزادی بیان، آزادی عقیده، حق بر امرار معاش، حق دادخواهی، حق مساوات همه‌شمول اجرا می‌شوند؟

چه شده که انسان‌هایی بر اثر اعتراض یا بیان عقیده، جان خود را از دست می‌دهند یا به زندان می‌روند؟

وضعیتی که «خون دادن» را مطالبه می‌کند

در سال‌های اخیر، گزارش‌های متعددی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران منتشر شده است:

‌طبق گزارش دفتر حقوق بشر سازمان ملل، در سال ۲۰۲۴ ایران حداقل ۹۷۵ نفر را اعدام کرده است؛ بالاترین رقم از سال ۲۰۱۵ به بعد. 

همچنین تعداد روزافزون خبرنگاران، زنان معترض و فعالان مدنی به طور خودسرانه بازداشت، شکنجه یا اعدام شده‌اند. 

بسیاری خواسته‌اند که برای «داشتن حقوق» باید جان یا آزادی‌شان را به خطر بیندازند؛ در عبارتی ساده‌تر: «خون داده‌اند تا دیده شوند».

این وضعیت، در نقطهٔ مقابل آن تصویر تاریخیِ ایرانِ کوروش است: یعنی کشوری که فرمانروایش اعلان دادگان آزادی دین و عدالت بود. اکنون، بسیاری از ایرانیان در سرزمین خودشان با محرومیت، ظلم و نادیده‌گرفتن مواجه‌اند.


چرا این تناقض؟ سه عامل عمده


۱. تاریخِ افتخارآمیز، ولی عدم استمرار حقوقی

ایران چند هزار سال پیش، امپراتوری‌ای داشت که تا حدی به مدارا و چندگانگی فرهنگی توجه می‌کرد؛ اما از آن زمان تا امروز، جریانی مستمر، قانون‌مدار با ضمانت حقوق بشر شکل نگرفته است. میراث سمبلیک شده، اما ساختارهای حقوقی-سیاسی به تناسب آن رشد نکرده‌اند.

۲. تعاریف متفاوت از «حقوق بشر»

فهم مدرن حقوق بشر – شامل حقوقی چون آزادی بیان، برابری جنسیتی، حقوق کار، آزادی تجمع – با آنچه در لوح کوروش هست، تفاوت دارد. واگذاری آزادی دین یا بازگرداندن تبعیدشدگان کاری بزرگ بود، اما برای بسیاری از مفاهیم امروزین حقوق بشر کفایت نمی‌کند. بنابراین، ادعای «ایرانیان از ابتدا حقوق بشر داشتند» اگر با مفهوم جامع امروز بیان شود، نیازمند بازنگری است.

۳. قدرت، حکومت و اجرا

داشتن قانون یا اعلامیه مهم است، ولی اجرایش حیاتی‌تر است. حتی اگر ایران امروز اعلامیه‌هایی داشته باشد، زمانی که ساختار قضایی، امنیتی، سیاسی مسائل را تضمین نکند، حقوق عملاً نقض خواهند شد. «خون دادن» نماد فقدان مکانیزم‌های تأمین حقوق است.


پیام برای امروز: امید یا هشدار؟


امید


– یادآوری کوروش و لوح او می‌تواند الگویی باشد برای آنچه «عدالت، آزادی و احترام به انسان» می‌تواند باشد؛ فرهنگی که ما به آن ارج می‌نهیم و می‌خواهیم دوباره تحقق یابد.

– این میراث، فرصتی است برای فعالان، روشنفکران و جامعه مدنی ایران تا بنای انتظارات خود را بر آن بگذارند: «ما وارث فرهنگی هستیم که حقوق انسان را محترم می‌شمارد».


هشدار


– بزرگداشت کوروش اگر با بی‌توجهی به وضعیت فعلی همراه شود، ممکن است ابزاری شود برای بسیج نمادین بدون تغییر واقعی.

– اگر مردم ایران برای داشتن حقوق ابتدایی باید خون بدهند یا آزادی‌شان را قربانی کنند، آن میراثِ درخشان به خاطره‌ای تنها بدل می‌شود، نه واقعیتی جاری.

– لذا: اگر امروز مدعی‌ایم که ایرانیان از دیرباز حقوق بشر داشته‌اند، باید بپذیریم که «داشتن» و «اجرایی شدن» دو چیز متفاوت‌اند و بدون تحقق، ادعا بی‌ثمر است.


نتیجه‌گیری


در این روز، تولد کوروش را نه صرفاً به عنوان یک مناسبت تاریخی، بلکه به عنوان یک بانگِ بیدارکننده می‌نگریم: ما میراثِ حکمرانی‌ای داریم که ادعا می‌کند به انسان و کرامت او ارج نهاده است؛ اما امروز در مواجهه با وضعیت حقوق بشر در ایران، سوالی عریان مطرح است: چرا مردم برای داشتن آن حقوق، هنوز باید خون دهند؟

اگر آزادی، عدالت، احترام و برابری برای ایرانیان از دیرباز بوده است، امروز این حقوق حقاً باید تحقق یابند، نه فقط در یادبودها. اینجا می‌توان به زن و مرد، کودک و بزرگسال، اقلیت و اکثریت نگاه کرد — و پرسید: آیا شهروند ایران امروز به حقوق برابر، زندگی بدون ترس، صدای آزاد، و آینده‌ای با کرامت دسترسی دارد؟

اگر پاسخ ما «نه» است، پس آن میراث کوروش چیزی جز یک رؤیا نخواهد بود؛ رؤیایی که نیازمند تلاش است تا تبدیل به واقعیت شود.

به این معنا، بزرگداشت کوروش، مسئولیت می‌‌آورد، نه صرفاً افتخار.

#کوروش_کبیر#۷_ابان #حقوق_بشر#

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

گزارشی از مطالبات بیمه‌ای و اخراج کارگران در ۲ واحد مختلف

  گزارشی از مطالبات بیمه‌ای و اخراج کارگران در ۲ واحد مختلف خبرگزاری هرانا – شماری از کارگران شرکتی شاغل در ابنیه فنی راه‌آهن زاهدان از تاخی...