۱۴۰۴ آبان ۴, یکشنبه

فریاد خاموش زنان ایران: ۶۳ زن قربانی خشونت نزدیکان شدند

 





فریاد خاموش زنان ایران: ۶۳ زن قربانی خشونت نزدیکان شدند


بحران خاموش: ۶۳ زن، قربانی نزدیکان خود


“زنی دیگر قربانی شد؛ این‌بار در خانه.” این تیتر تلخ، تصویر دردناک وضعیت زنان ایران را نشان می‌دهد. خبرگزاری هرانا گزارش داده است که از ابتدای امسال تا امروز، دست‌کم ۶۳ زن در ایران به دست نزدیکان خود کشته شده‌اند. این عدد صرفاً آمار نیست؛ هر شماره، انسانی دارد، رویا و خانواده‌ای که به خاک و خون کشیده شده است.


چرا قتل در خانواده؟


قتل زن به دست عضو خانواده یا همسر، تازه نیست، اما روند صعودی آن نگران‌کننده است. علت این بحران، مجموعه‌ای از ضعف قوانین، فرهنگ مردسالار و عدم حمایت‌های واقعی از زنان است. زنان هنوز در خانه‌های خود احساس امنیت نمی‌کنند؛ خانه‌ای که باید پناه باشد، گاهی به قتلگاه تبدیل می‌شود.

قوانین ناقص و فرهنگ مردسالار، قاتلان را بدون ترس و تنبیه رها می‌کند. رسانه‌ها اغلب این قتل‌ها را «اختلاف خانوادگی» یا «حادثه» می‌نامند و چرخهٔ خشونت ادامه پیدا می‌کند.


واقعیت‌هایی که قابل چشم‌پوشی نیستند


در کمتر از چهل روز، دست‌کم ۱۰ زن قربانی خشونت خانگی یا مردان نزدیک به خانواده شده‌اند.

زن مشهدی با ضربهٔ کلنگ شوهرش جان خود را از دست داده است.

خبرهایی از قتل زنان در تهران، کردستان و بلوچستان منتشر شده‌اند.

این‌ها فقط نمونه‌اند، اما روندی نگران‌کننده را نشان می‌دهند: خانه امن نیست، خانواده گاهی قاتل است و قانون محافظ زنان نیست.

چه چیزی باعث این بحران می‌شود؟

1. هنجارهای مردسالارانه و تصور مالکیت بر زن: زن هنوز به عنوان «ملک مرد» دیده می‌شود و آزادی و استقلال او محدود است.

2. ضعف سازوکارهای قانونی و حمایتی: دسترسی به مشاوره، حمایت حقوقی و مالی برای زنان قربانی محدود است.

3. نادیده گرفتن خشونت خانگی: پرونده‌ها اغلب با برچسب «اختلاف خانوادگی» بسته می‌شوند، بدون تحقیق در ریشه‌های خشونت.

4. انزوای اجتماعی زنان قربانی: زنانی که از شبکه حمایتی محروم‌اند، در سکوت قربانی می‌شوند.

پیامدها و هشدارها

جامعه‌ای که زن در خانه‌اش هم احساس ناامنی دارد، نمی‌تواند ادعای عدالت یا پیشرفت داشته باشد.


این قتل‌ها تراژدی انسانی‌اند، نه صرفاً آمار؛ زنانی که امید، عشق و زندگی داشتند، توسط کسانی که باید پناهشان می‌بودند نابود شدند.

اگر این روند ادامه یابد، خانه به خطرناک‌ترین مکان برای زنان تبدیل خواهد شد.


واکنش‌ها و ضرورت‌ها


رسانه‌ها باید از گزارش منفرد فراتر روند و الگوی تکرار خشونت خانوادگی را برجسته کنند.

قانون‌گذاران باید قتل زن در چارچوب خانواده را صرفاً «اختلاف خانوادگی» نپندارند، بلکه آن را به عنوان جرمی علیه جامعه بشناسند.

سیستم‌های حمایتی باید واقعی، ایمن و در دسترس باشند. تغییر فرهنگی و آموزش عمومی ضروری است: تا زن بودن جرم تلقی نشود و مردسالاری دیگر تقدس نداشته باشد.


 فریاد خاموش زنان ایران


اعداد خشک نیستند؛ هر «۶۳» در این آمار، چهره‌ای دارد، اسمی، رویایی، مادری یا دختری که قربانی خشونت شده است.

خانه‌ای که باید پناه باشد، به قتلگاه تبدیل شده و قانون، جامعه و رسانه‌ها هنوز در سکوت فرو رفته‌اند.

وقتی حکومت به جای حمایت واقعی، انرژی‌اش را صرف کنترل پوشش، صدا، حضور و بدن زنان می‌کند، نتیجه چیزی جز افزایش خشونت، ناامنی و مرگ نیست. این قتل‌ها محصول مستقیم فرهنگی است که زن را «متعلق به دیگری» می‌داند و قانون آن را تقویت می‌کند.

در ایران امروز، زن نه در خیابان، نه در خانه، نه در قانون و نه در دادگاه احساس امنیت دارد. این یک بحران اجتماعی نیست — یک فاجعه انسانی است.

تا زمانی که ساختار سیاسی و فرهنگی، زن را به‌عنوان «انسان برابر» به رسمیت نشناسد، مرگ زنان ادامه دارد؛ فقط اسم‌ها عوض می‌شوند، اما خبر همان است:

«زنی دیگر، به دست نزدیکانش کشته شد.»

این واقعیت باید تیتر هر روز ما باشد، تا روزی که چنین خبرهایی دیگر نوشته نشوند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

۱۶ آذر؛ روز دانشجو | نگاهی تاریخی، تحلیلی و حقوق بشری به نقش جنبش‌های دانشجویی

  ۱۶ آذر؛ روز دانشجو | نگاهی تاریخی، تحلیلی و حقوق بشری به نقش جنبش‌های دانشجویی مقدمه: دانشگاه، قلب تپنده آگاهی و اعتراض ۱۶ آذر یادآور ا...