۱۴۰۴ آذر ۴, سه‌شنبه

گرانی بنزین؛ تکرار یک اشتباه قدیمی — فرار رو به جلوی حکومتی که توان مدیریت ندارد





 گرانی بنزین؛ تکرار یک اشتباه قدیمی — فرار رو به جلوی حکومتی که توان مدیریت ندارد


د

ر حال حاضر، بنزین در ایران به شکل سه‌نرخی عرضه می‌شود:

سهمیه‌ای: لیتری حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان،

آزاد: لیتری حدود ۳۰۰۰ تومان،

اضطراری/خارج از سهمیه: لیتری حدود ۵۰۰۰ تومان،



این سیستم سه‌نرخی به خودی خود نشان‌دهنده بی‌کفایتی و پیچیدگی مدیریت سوخت در کشور است و همواره باعث سردرگمی و نابرابری شده است. حالا دولت دوباره تصمیم گرفته نرخ سوم را افزایش دهد و بار اقتصادی جدیدی به مردم تحمیل کند.


 از چه چیزی فرار می‌کنند؟ بی‌کفایتی، سوءمدیریت و فساد سیستماتیک


سال‌هاست کارشناسان هشدار داده‌اند که مشکل اصلی ایران قیمت بنزین نیست؛ بلکه ساختارهای پوسیده‌ای است که توان مدیریت انرژی را ندارند.

همین سیستم ناتوان است که:


نمی‌تواند مصرف سوخت را مدیریت کند؛


نمی‌تواند ناوگان حمل‌ونقل عمومی را توسعه دهد؛


نمی‌تواند پالایشگاه‌های فرسوده را نوسازی کند؛


و حتی توان مقابله با قاچاق سازمان‌یافته سوخت را ندارد.



وقتی مدیریتی وجود ندارد، ساده‌ترین کار این است که هزینه اشتباهات را به گردن مردم بیندازند. نتیجه این می‌شود که هر بار کسری بودجه بالا می‌رود، اولین چیزی که قربانی می‌شود بنزینِ مردم است.


 گرانی بنزین، مسکن درد مردم نیست؛ مُسکّن سوءمدیریت دولت است


مسئولان ادعا می‌کنند افزایش قیمت بنزین برای کاهش مصرف و جلوگیری از قاچاق است. اما این استدلال‌ها بارها رد شده‌اند:


۱) مصرف بالا به‌خاطر ارزان بودن نیست؛ به‌خاطر نبود حمل‌ونقل عمومی است


وقتی اتوبوس‌های فرسوده، متروهای ناکافی و ناوگان بدون نوسازی وجود دارد، مردم چاره‌ای جز استفاده از خودرو ندارند.

تقصیر مردم نیست؛ تقصیر سیاست‌گذاری غلط است.


۲) قاچاق سوخت توسط اقشار فقیر انجام نمی‌شود؛ شبکه‌های سازمان‌یافته پشت آن‌اند


هرکس در ایران زندگی کرده باشد می‌داند قاچاق سوخت با «گالن و وانت» نیست؛

این کار شبکه‌های قدرتمند و وابسته است که دولت جرئت مقابله با آنها را ندارد. پس دولت صورت مسئله را پاک می‌کند و قیمت را بالا می‌برد.


۳) افزایش قیمت سوخت همیشه تورم‌زاست


از کرایه تاکسی و حمل‌ونقل گرفته تا قیمت مواد غذایی و کالاهای اساسی؛

افزایش قیمت بنزین مانند دومینو تمام اقتصاد را بالا می‌برد. در کشوری که تورم مزمن دارد، این تصمیم تیری به قلب معیشت مردم است.


۴) بنزین گران می‌شود، اما ساختار معیوب دست‌نخورده باقی می‌ماند


نه پالایشگاهی نوسازی می‌شود،

نه مصرف بهینه می‌شود،

نه کیفیت خودروها بهتر می‌شود،

نه فاصله طبقاتی کمتر می‌شود.


گران کردن بنزین فقط یک کارکرد دارد: پر کردن کسری بودجه دولت از جیب مردم.


 تناقض شرم‌آور: دولتی که خودش بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و هدر‌دهنده انرژی است، دست در جیب مردم می‌کند


در حالی که مردم مجبورند با هزار حساب و کتاب چند لیتر بنزین بزنند،

همان دولت:


خودروهای دولتی با سهمیه‌های کلان مصرف می‌کنند،


صنایع ناکارآمد انرژی را می‌بلعند،


نیروگاه‌ها گازسوز نیستند اما بنزین می‌سوزانند،


بخشی از سوخت در مسیر پالایش و انتقال هدر می‌رود.



بزرگ‌ترین اتلاف انرژی در ایران توسط دولت انجام می‌شود، اما تاوانش را مردم می‌دهند.


 عدالت انرژی؟ یا ابزار فشار بر مردم؟


افزایش نرخ بنزین همیشه با شعار «عدالت» مطرح می‌شود. اما در عمل:


کسی که ماشین مدل پایین دارد بیشترین ضربه را می‌خورد.


کسی که خودرو ندارد، با تورم حمل‌ونقل و کالاها آسیب می‌بیند.


ثروتمندان با چند خودرو و درآمدهای بالا مشکلی با بنزین ۵۰۰۰ یا حتی ۱۰ هزار تومانی ندارند.



گرانی بنزین در ایران ابزار عدالت نیست، ابزار فشار اقتصادی است.


 یک سیاست شکست‌خورده که بارها امتحان شده


از دهه ۸۰ تا امروز بارها بنزین گران شده:

۱۰٪ → ۲۰٪ → ۵۰٪ → ۲۰۰٪ → ۳۰۰٪ → سه نرخی → کارت اضطراری…


چه چیزی اصلاح شد؟

هیچ‌چیز.


فقط مردم فقیرتر شدند و خیابان‌ها شلوغ‌تر، ناوگان عمومی فرسوده‌تر، خودروها بی‌کیفیت‌تر و قاچاق بیشتر.

مهرنوش رهام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

۱۶ آذر؛ روز دانشجو | نگاهی تاریخی، تحلیلی و حقوق بشری به نقش جنبش‌های دانشجویی

  ۱۶ آذر؛ روز دانشجو | نگاهی تاریخی، تحلیلی و حقوق بشری به نقش جنبش‌های دانشجویی مقدمه: دانشگاه، قلب تپنده آگاهی و اعتراض ۱۶ آذر یادآور ا...