ایران؛ سرزمینی که زنانش در آتش خشونت ساختاری میسوزند
تحلیل جامع خشونت علیه زنان در ایران — زنکشی، تبعیض قانونی، سرکوب حکومتی و خشونت خانگی
خشونت علیه زنان در ایران» یک مسئله فردی یا خانوادگی نیست؛ یک بحران ملی و ساختاری است که در قوانین، فرهنگ، اقتصاد، سیاست و حتی خیابانها ریشه دارد. زن ایرانی در تمام مراحل زندگیاش با تبعیض و خشونتهای آشکار و پنهان مواجه است؛ ازحق انتخاب تا حق زندگی.
زنکشی؛ بحرانی که نظام حقوقی آن را عادی
کرده است
زنکشی در ایران نه یک حادثه، بلکه بازتاب یک سیستم نابرابر است.
قتلهای موسوم به «ناموسی» با تخفیفهای قانونی روبهرو میشوند.
خشونت خانگی؛ خانهای که برای زنان همیشه امن نیست
خشونت خانگی در ایران یک واقعیت گسترده است؛ اما قانونی برای حمایت فوری از زنان وجود ندارد.
زنان برای گرفتن طلاق باید مسیر دشوار و فرسایشی طی کنند.
خانههای امن محدود و ناکارآمدند.
پلیس آموزشدیده برای برخورد با خشونت خانگی وجود ندارد.
جامعه زن را مجبور به «تحمل» و «آبرو نگه داشتن» میکند.
نتیجه، چرخهای از خشونت تکراری و بیپایان است.
تجاوز و آزار جنسی؛ جایی که قربانی باید خودش را اثبات کند
در ایران، تجاوز یک جرم سنگین است، اما:
اثبات آن به دلیل قوانین قدیمی و مردسالارانه تقریباً غیرممکن است.
قربانی اغلب مقصر معرفی میشود: پوشش، مکان، زمان، رفتار.
در محل کار، آزار جنسی گسترده است اما حمایت قانونی و سازوکار گزارشدهی وجود ندارد.
خشونت قانونی؛ وقتی تبعیض در متن قانون نوشته شده است
قانون ایران از پایه بر تبعیض جنسیتی استوار است:
ممنوعیت خروج زن از کشور بدون اجازه همسر
نبود قانون حمایت از قربانی خشونت خانگی
این قوانین زن را به «شهروند نیمهحق» تبدیل میکنند و خشونت را رسمیت میبخشند.
خشونت حکومتی؛ از گشت ارشاد تا سرکوب خیابانی
خشونت علیه زنان در ایران فقط در خانه نیست؛ در خیابان با زور حکومتی تکرار میشود:
برخورد فیزیکی و توهینآمیز گشت ارشاد
استفاده از فیلمبرداری، تهدید و ارعاب
پروندهسازی و احکام سنگین برای زنان معترض
خشونت جنسی بهعنوان ابزار فشار امنیتی
حجاب اجباری یکی از آشکارترین اشکال خشونت حکومتی است.
خشونت اقتصادی؛ زنی که استقلال مالی ندارد، قدرت انتخاب هم ندارد
محرومیت اقتصادی یکی از پنهانترین اما مؤثرترین انواع خشونت علیه زنان است:
خشونت اجتماعی و فرهنگی؛ زن همیشه زیر نظر است
خشونت اجتماعی علیه زنان در ایران ریشهای تاریخی و فرهنگی دارد:
نگاه مردسالارانهٔ غالب در جامعه
افسردگی، اضطراب و فرسودگی روانی
دسترسی محدود به خدمات مشاوره و رواندرمانی
شرمسازی درباره بدن زن
محدودیت آموزش جنسی
نادیدهگرفتن گزارشهای خشونت در مراکز درمانی
جامعهای که سلامت زنانش را نادیده بگیرد، سلامت خودش را نابود میکند.
خشونت سیاسی؛ زنان مطالبهگر مجازات میشوند
زنانی که برای حقوق خود میایستند با تهدید، بازداشت یا حذف مواجه میشوند:
زنان معترض به سیاستهای حکومتی
سرکوب سیاسی زنان بخشی از سیاست رسمی محدودسازی زنان است.
خشونت علیه زنان در ایران یک بحران ملی، اخلاقی و حقوقبشری است
خشونت در ایران فقط یک رفتار فردی نیست؛
قانونی، نهادی، فرهنگی، اقتصادی و حکومتی است.
«تا زمانی که زنان آزاد نباشند، هیچ جامعهای آزاد نخواهد بود.»
مهرنوش رهام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر