۱۴۰۴ آبان ۲۱, چهارشنبه

اعتراض بازنشستگان؛ صدایی که هماهنگ نمی‌شود






اعتراض بازنشستگان؛ صدایی که هماهنگ نمی‌شود


در ماه‌های اخیر، بازنشستگان در ده‌ها شهر ایران بار دیگر به خیابان‌ها آمده‌اند تا فریاد اعتراض خود را علیه بی‌عدالتی، فقر و

بی‌توجهی دولت نسبت به وضعیت معیشتی‌شان سر دهند. از اهواز تا کرمانشاه، از اصفهان تا تبریز، تجمعات صنفی بازنشستگان با شعارهایی مشابه اما سازماندهی‌هایی ناهماهنگ برگزار شده است؛ صداهایی پراکنده که هرچند هم‌درد و هم‌مطالبات‌اند، اما هنوز نتوانسته‌اند به یک حرکت سراسری و منسجم تبدیل شوند.

اعتراضات بازنشستگان دیگر محدود به یک صنف یا نهاد خاص نیست. معلمان بازنشسته، کارگران تأمین اجتماعی، کارکنان پیشین فولاد، نفت، بانک‌ها و حتی بازنشستگان نیروهای نظامی، همه از تبعیض، گرانی و سقوط قدرت خرید خود می‌گویند. اما پرسش اساسی این است که چرا با وجود خشم گسترده و مطالبات مشترک، هیچ‌گاه این اعتراضات به هم نمی‌پیوندند و به حرکتی ملی و متحد بدل نمی‌شوند؟


ریشه‌های ناهماهنگی در ساختار و سرکوب


یکی از دلایل بنیادین، نبود ساختار سازمانی و اتحادیه‌های مستقل بازنشستگان است. در ایران، تشکل‌های صنفی یا تحت کنترل دولت‌اند یا با کوچک‌ترین تحرک مستقل، با برخورد امنیتی مواجه می‌شوند. فعالان صنفی بارها بازداشت و تهدید شده‌اند؛ همین امر موجب شده تا بازنشستگان در شهرهای مختلف، هر کدام به‌صورت محلی و پراکنده تجمع کنند تا از حساسیت‌ها بکاهند و ریسک بازداشت را پایین بیاورند.


عامل دیگر، فشار روانی و اقتصادی بر این قشر است. بسیاری از بازنشستگان، علاوه بر مشکلات مالی، از بیماری، نگرانی‌های خانوادگی و فرسودگی جسمی رنج می‌برند. در چنین وضعیتی، برنامه‌ریزی و هماهنگی سراسری برای حرکت اعتراضی تقریباً ناممکن می‌شود.


نقش رسانه‌ها و سکوت تحمیلی


منابع خبری گزارش داده‌اند که در اغلب موارد، پوشش رسانه‌ای داخلی از این اعتراضات یا سانسور شده یا به شکل تحقیرآمیز بازتاب یافته است. حتی خبرگزاری‌های رسمی تلاش کرده‌اند صدای اعتراض بازنشستگان را با برچسب‌هایی چون «تجمع محدود» یا «اعتراض غیرقانونی» بی‌اثر جلوه دهند.

در مقابل، رسانه‌های مستقل فارسی‌زبان سعی کرده‌اند صدای آنان را به گوش جهانیان برسانند، اما نبود دسترسی دیجیتال گسترده در میان نسل بازنشسته و فیلترینگ شدید، مانع اصلی اطلاع‌رسانی در سطح ملی است.


تحلیل آماری از پراکندگی و ناهماهنگی اعتراضات


بر اساس داده‌های گردآوری‌شده از منابع خبری مستقل، در سه ماه گذشته حدود ۵۲ تجمع بازنشستگان در سراسر کشور برگزار شده است. از این میان:

۴۰٪ در شهرهای جنوبی (اهواز، آبادان، خرمشهر، شیراز)

۳۰٪ در مناطق مرکزی (اصفهان، یزد، کرمان)

۲۰٪ در مناطق غربی و شمال‌غرب (کرمانشاه، تبریز، سنندج)

و تنها ۱۰٪ در تهران و شهرهای بزرگ شمالی رخ داده‌اند.

اما نکته مهم‌تر، تفاوت زمانی و سازمانی میان این تجمعات است. در هیچ هفته‌ای بیش از پنج تجمع هم‌زمان در شهرهای مختلف ثبت نشده است، و تنها در ۱۵٪ از موارد، بیانیه‌های مشابه یا شعارهای واحد میان شهرها دیده شده است.


به بیان دیگر، اعتراضات بازنشستگان در ایران نه بر پایه هماهنگی ملی، بلکه در قالب فوران‌های مقطعی و محلی بروز می‌کنند. همین ناهماهنگی موجب شده صدای آن‌ها به‌جای تبدیل‌شدن به موجی سراسری، در سکوت شهرها پراکنده شود.


تحلیل تشریحی از علل اصلی ناهماهنگی


۱. نبود رهبری واحد و تشکل‌های فراگیر:

بازنشستگان فاقد یک نهاد مستقل و مشروع در سطح ملی‌اند. حتی تشکل‌هایی مانند کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی، زیر فشار سیاسی فعالیت می‌کنند و استقلال تصمیم‌گیری ندارند.


۲. سرکوب نرم و تهدید مداوم:

فضای امنیتی به‌گونه‌ای است که هرگونه تماس و برنامه‌ریزی سراسری، به‌سرعت با تهدید، احضار یا بازداشت مواجه می‌شود. این امر باعث می‌شود فعالان محلی از ارتباط‌گیری با دیگر شهرها بترسند.


۳. شکاف نسلی و فناورانه:

بسیاری از بازنشستگان، به‌ویژه در شهرهای کوچک، دسترسی مؤثر به اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و ابزار ارتباطی ندارند. در نتیجه، فراخوان‌ها به‌صورت محلی و محدود پخش می‌شود.


۴. بی‌اعتمادی و ناامیدی عمومی:

سال‌ها وعده‌های بی‌نتیجه از سوی دولت، باعث فرسایش اعتماد اجتماعی در میان این قشر شده است. بسیاری معتقدند حتی اگر هم‌زمان تجمع کنند، نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.


راهکار پیشنهادی: ساختار افقی برای هماهنگی


راه‌حل واقع‌بینانه برای غلبه بر این ناهماهنگی، ایجاد شبکه‌ای افقی از ارتباطات غیرمتمرکز است؛ مدلی که بر اعتماد، ارتباط درون‌گروهی و استفاده از رسانه‌های جمعی استوار باشد.

بازنشستگان می‌توانند از بسترهایی مانند کانال‌های اطلاع‌رسانی محلی و گروه‌های مجازی کوچک برای هماهنگی‌های هم‌زمان استفاده کنند، بدون نیاز به رهبر مشخص یا نهاد متمرکز — مدلی که در بسیاری از جنبش‌های مدنی معاصر در جهان نتیجه‌بخش بوده است.


درس‌هایی از تجربه جهانی: از فرانسه تا شیلی


در کشورهای مختلف، جنبش‌های بازنشستگان و کارگران توانسته‌اند با بهره‌گیری از الگوهای هماهنگی نوین، صدای خود را به مطالبه‌ای ملی بدل کنند.

در فرانسه، اتحادیه‌های بازنشستگان در کنار سندیکاهای کارگری، با ایجاد شوراهای منطقه‌ای و هماهنگی میان آن‌ها، توانستند دولت را وادار به عقب‌نشینی از طرح افزایش سن بازنشستگی کنند. آن‌ها با تکیه بر ساختار افقی و رسانه‌های محلی، جنبشی متحد ساختند که در نهایت به فشار سیاسی مؤثر انجامید.


در شیلی، بازنشستگان در اعتراض به نظام خصوصی‌سازی صندوق‌های بازنشستگی، از شبکه‌های اجتماعی برای هم‌زمان‌سازی اعتراض‌ها استفاده کردند. هر منطقه گروهی مستقل داشت، اما تصمیم‌های کلان از طریق رأی‌گیری آنلاین میان فعالان مناطق گرفته می‌شد. این مدل، با وجود نبود رهبری مرکزی، همبستگی قدرتمندی ایجاد کرد که الگوی سایر جنبش‌های اجتماعی در آمریکای لاتین شد.

این تجربیات نشان می‌دهد که حتی در شرایط سرکوب یا محدودیت رسانه‌ای، اگر جامعه مدنی بتواند مدل ارتباطی و تصمیم‌گیری غیرمتمرکز بسازد، صداهای پراکنده می‌توانند به مطالبه‌ای جمعی و نیرومند تبدیل شوند.


نکته پایانی


اعتراضات بازنشستگان در ایران، هرچند گسترده و پیوسته‌اند، اما هنوز فاقد پیوندهای منسجم و ساختار اجتماعی لازم برای تأثیرگذاری عمیق هستند.

آن‌ها بازتابی از یک جامعه خسته، بی‌پناه و بی‌اعتمادند که زیر فشار تورم و فقر، به فریاد آمده اما از ترس سرکوب و بی‌اعتمادی متقابل، نمی‌تواند فریادش را با دیگران هم‌صدا کند.


اگر این قشر بتواند از تجربه جهانی بیاموزد و شبکه‌های افقی کوچک اما پیوسته بسازد، شاید بتواند برای نخستین بار در تاریخ معاصر ایران، سکوت بازنشستگان را به فریادی ملی بدل کند — فریادی که نه تنها برای حقوق خود، بلکه برای کرامت انسانی و حق زیستن شنیده شود.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

هدررفت یک دستاورد؛ وقتی پیش‌شرط‌های دموکراسی کافی نیستند

  هدررفت یک دستاورد؛ وقتی پیش‌شرط‌های دموکراسی کافی نیستند مجید شیعه‌علی ماهنامه خط صلح  – بسیاری از پژوهشگران سیاسی که بر روی تحولات سیاسی،...