صدایی که میخواهد حرفی بزند که گاه خاموش میماند؛ اینجا فضای شنیدنِ آن صداست.
صدای ممنوعه نامی است برای جایی که صدای اعتراض، ناکامی و خواستِ تغییر شنیده میشود. اینجا از ساختارهایی مینویسیم که سخن گفتن دربارهشان را سانسور یا سرکوب میکنند.
این نوشته یک موضعگیری مدنی است در برابر سیاستها و عملکردهای حکومتی که آزادی، عدالت و زندگی مردم را محدود کردهاند. هدف نقد سازنده و افشای پیامدهای تصمیمهایی است که شهروندان را تحت فشار گذاشتهاند — اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
سالها حکمرانی متمرکز و فقدان پاسخگویی نهادی باعث شده حقوق اساسی و امکان مشارکت آزادانهٔ مردم تضعیف شود. سرکوب مخالفان، محدودیت آزادی بیان، و بازداشت فعالان مدنی از جمله نشانههایی است که اعتماد عمومی را فرسوده و فضای عمومی را کوچک کرده است.
سیاستهای اقتصادی ناپایدار، فساد ساختاری و تمرکز منابع بر منافع محدود، به کاهش قدرت خرید و افزایش شکافهای اجتماعی منجر شده است. این وضعیت زندگی روزمرهٔ خانوادهها را تحتالشعاع قرار میدهد و امید به آینده را کاهش میدهد.
وقتی رسانهها و فضای عمومی محدود میشوند، روایتهای رسمی غالب میگردند و روایتهای متفاوت یا منتقدانه از منظر عمومی حذف میشوند. اینجا تلاش میکنیم روایتهایی را منتشر کنیم که معمولاً شنیده نمیشوند تا دست به شکلدهی دوبارهٔ گفتوگو بزنیم.
ما خواهان آیندهای هستیم که در آن آزادی بیان، حقوق مدنی و انتخاب مسالمتآمیز مسیر سیاست تضمین شود. تحول واقعی وقتی پایدار خواهد بود که از طریق گفتوگو، سازماندهی مدنی و راهکارهای غیرخشونتآمیز دنبال شود — تا حقوق همهٔ شهروندان رعایت گردد.
نوشتن، به اشتراکگذاری تجربهها و حمایت از صدای دیگران گامهایی ساده ولی مهماند. اگر قصهای دارید که نمیتواند در فضای رسمی بیان شود، اینجا میتوانید آن را بنویسید و به شنیده شدنش کمک کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر