۱۴۰۴ آبان ۷, چهارشنبه

زنان کوله‌بر ایران؛ دوشِ فقر بر شانه‌های فراموش‌شده

 



زنان کوله‌بر ایران؛ دوشِ فقر بر شانه‌های فراموش‌شده

در مرزهای سرد و مه‌آلود غرب ایران، زنانی زندگی می‌کنند که نامشان در هیچ فهرست رسمیِ شغلی نیامده، اما هر روز بارِ اقتصاد شکست‌خورده و نابرابری تاریخی را بر شانه‌های خود می‌کشند. آنان «زنان کوله‌بر»‌اند — زنانی که میان صخره و قانون، میان برف و گلوله، به دنبال نان می‌گردند.

فقر، جنسیت و جغرافیا: سه ضلع یک تراژدی

کوله‌بری در ابتدا شغلی مردانه بود؛ اما فقر و بیکاری، مرزهای جنسیتی را هم درنوردید.
در کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی، زنان بی‌سرپرست یا سرپرست خانوار، از نبود فرصت شغلی به دامنه‌های خطرناک کوه‌ها پناه برده‌اند. مسیرهای سنگی، کولبارهای ۳۰ تا ۵۰ کیلویی، و سرمای مرگبار، بخشی از واقعیت روزانه‌ی آنان است.

مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۳ نشان داد که بیشتر زنان کوله‌بر تحصیلات کمی دارند، همسران بیکار یا مهاجر دارند و در برخی موارد برای پنهان ماندن از نگاه‌های مرزبانان، لباس مردانه به تن می‌کنند.
درآمدشان گاه کمتر از یک‌سوم مردان است و تقریباً هیچ بیمه، حمایت اجتماعی یا امنیت شغلی ندارند.

سیاستِ خاموشِ بی‌تفاوتی

دولت نه این کار را به رسمیت می‌شناسد، نه برایش جایگزینی معرفی می‌کند.
در نتیجه، زنان مرزنشین میان دو انتخاب سخت مانده‌اند:
یا فقر خانمان‌سوز و شرمندگی در برابر فرزندان،
یا عبور از کوه‌هایی که هر گامش می‌تواند آخرین باشد.

در سال ۱۴۰۳، دست‌کم ۱۸۳ کوله‌بر (زن و مرد) در ایران کشته یا زخمی شدند که ۷۸ درصدشان هدف تیر مستقیم نیروهای نظامی قرار گرفتند. با اینکه آمار جداگانه‌ای از زنان منتشر نشده، گزارش‌های محلی می‌گویند شمار آنان در حال افزایش است — به‌ویژه در مناطق جوانرود و بانه، جایی که مردان یا کشته شده‌اند یا ناچار به ترک مرزها شده‌اند.

صدایی که کمتر شنیده می‌شود

کوله‌بری زنان فقط یک مسئله اقتصادی نیست؛ یک پدیده اجتماعی و جنسیتی است.
آن‌ها همزمان با فشار فیزیکی، با فشار روانی و فرهنگی نیز روبه‌رو هستند — از تمسخر و تبعیض گرفته تا خطر تجاوز و خشونت مرزی.
در عین حال، مقاومت زنانه در چهره‌ی آنان موج می‌زند:
زنانی که برای زنده‌ماندن می‌جنگند، نه برای بقا، بلکه برای شأن انسانی خود.

نگاهی از بالا: غیبت عدالت منطقه‌ای

در هیچ نقشه توسعه‌ای، نام زنان کوله‌بر نیامده است.
هیچ بودجه‌ای برای بازتوانی یا ایجاد شغل جایگزین در مناطق مرزی اختصاص داده نشده و هر بار که از «عدالت اجتماعی» سخن می‌رود، صدای این زنان در باد گم می‌شود.
مرز، برای آنان نه دروازه تجارت، بلکه دره‌ای است میان مرگ و زندگی.

پیش‌بینی روند تا پایان سال ۱۴۰۴ / ۲۰۲۵

با تکیه بر داده‌های فعلی و الگوی سه‌ساله کولبری، می‌توان چنین پیش‌بینی کرد:

شاخص وضعیت فعلی (۱۴۰۳) پیش‌بینی تا پایان ۱۴۰۴

تعداد کل کوله‌بران (مرد و زن) حدود ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفر افزایش تا ۱۱۰ هزار نفر
سهم تقریبی زنان ۱۰ تا ۱۵٪ افزایش تا ۱۸ تا ۲۰٪
میانگین دستمزد زنان حدود ۱.۵ تا ۲ میلیون تومان در ماه بدون تغییر چشمگیر
موارد مرگ و جراحت ۱۸۰ تا ۲۰۰ مورد در سال افزایش تا حدود ۲۲۰ مورد (در نبود سیاست حمایتی)

🔹 با ادامه رکود اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی، پیش‌بینی می‌شود که شمار زنان کوله‌بر تا پایان سال ۱۴۰۴ دست‌کم ۲۰ درصد افزایش یابد.
🔹 در صورت عدم مداخله حمایتی، خطر مرگ و جراحت آنان نیز افزایش می‌یابد.
🔹 اگر برنامه‌های مهارت‌آموزی، بازارچه‌های مرزی و طرح‌های حمایتی منطقه‌ای اجرا شوند، می‌توان این روند را معکوس کرد.

جمع‌بندی

زن کوله‌بر، تصویر زنده‌ای از فقر ساختاری و غیبت عدالت جنسیتی است.
او نه فقط بار بر دوش، که تاریخ یک بی‌عدالتی مزمن را به دوش می‌کشد.
تا وقتی سیاست‌گذاران، صدای زنان مرزنشین را نشنوند، مرزهای ایران همچنان شاهد عبور زنانی خواهد بود که با هر قدم، از کرامت انسانی‌شان مایه می‌گذارند.

#زنان_کولهبر#ایران#آزادی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

۱۶ آذر؛ روز دانشجو | نگاهی تاریخی، تحلیلی و حقوق بشری به نقش جنبش‌های دانشجویی

  ۱۶ آذر؛ روز دانشجو | نگاهی تاریخی، تحلیلی و حقوق بشری به نقش جنبش‌های دانشجویی مقدمه: دانشگاه، قلب تپنده آگاهی و اعتراض ۱۶ آذر یادآور ا...